پندی آموزنده در باب وصف حال استاد و شاگرد
یک وکیل چاه خود را به معلم فروخت؛ دو روز بعد وکیل اومد پیش معلم گفت آقا چاه رو فروختم ولی آب داخلش را نفروختهام، اگر میخواهی از آبش استفاده کنی باید هزینهاش را پرداخت نمایی!
معلم لبخندی زد و گفت: بلی میخواستم پیش شما بیایم و بگویم آب خود را از چاه من بردار وگرنه از فردا باید برای وجود آب در چاه من حق کرایه خانه بپردازی! 😊
وکیل با شنیدن این حرف عصبی شد و گفت: من فقط شوخی کردم!
معلم خندید و گفت یادت باشد: امثال من به امثال تو درس دادهاند که وکیل شوی، 
یعنی تو هنوز در برابر معلمها بچهای بیش نیستی….
       + نوشته شده در دوشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت 9:34 توسط شیلا نباتی (سمیه)
        | 
       
   
	  این وبلاگ صفحه اختصاصی سمیه نباتی یا همان شیلا نباتی از اصحاب رسانه و خبرنگاران با سابقه در حوزه مجلس و تولید اخبار سیاسی و اقتصادی و فرهنگی - هنری است.